نمایشگاه (آثار هنری)
چیزی را ساختن
کسی را به وجد آوردن، به شوق آوردن
جای دیدنی و کمترشناختهشده
تابلوی نقاشی
منتقد (مرد)
منتقد (زن)
صرفیدن، به صرفه بودن
کشیدن (تصویر، ...)، نقاشی کردن
عالی
چیزی را جمع کردن (به عنوان کلکسیونر)
کاخ، قصر
در بازار گشتن، بازارگردی کردن
بازی کردن (در نمایش، قطعه تئاتر)
کتاب راهنمای گردش در شهر
صحنهای از نمایش، فیلم، ...
کارت روزانه، بلیت روزانه
در چیزی شرکت کردن (برنامه، مراسم، ...)