بدون الکل
الکلی
نان باگت
ساندویچ کوچک
صاحبِ چیزی بودن، داشتن
کارد، چنگال و قاشق
از چیزی تشکیل شدن
مؤسسه، شرکت٬ کارخانه
آبجوفروشی در فضای باز٬ آبجوفروشی در باغ
وعده مختصر غذا (در موقع استراحت)
پودر کاری (ادویه)
سس سالاد
آهن
توت فرنگی
تعطیلی پس از کار
فرد خوشذائقه (مرد)
فرد خوشذائقه (زن)
نوآور
بار، آبجوفروشی
وعدهی غذایی
غذاخوری دانشگاه
چیزی را صرف کردن (خوارکی و نوشیدنی)
جوز٬ خشکبار
کاسه کوچک
ساندویچفروشی، اغذیهفروشی
دستمال سفره
نشستن
غذاهای لقمهای؛ تنقلات
اسفناج
چیزی / کسی را امتحان کردن
آویشن
میز را چیدن
از بشکه ریختن (به ویژه آبجو)