گنجینه واژگان

نوزاد من سه ماهه است.

der Kinderarzt, die Kinderärzte

پزشک کودکان (مرد)

die Kinderärztin, die Kinderärztinnen

پزشک کودکان (زن)

das Fläschchen, die Fläschchen

شیشه شیر نوزاد

(jemanden) stillen
stillt, stillte, hat gestillt
(jemanden) stillen

شیر دادن

das Kuscheltier, die Kuscheltiere

حیوانات اسباب‌بازی که با مواد نرم پر شده‌اند.

das Spielzeug
hier nur Singular
das Spielzeug

اسباب‌بازی

بچه‌ها کجا می‌توانند بازی کنند؟

der Spielplatz, die Spielplätze

محوطه بازی کودکان

من کسی را ندارم که از بچه‌هایم نگهداری کند.

من یک نگهدار بچه احتیاج دارم.


گنجینه واژگان