گنجینه واژگان

این باید تعمیر بشود.

چراغ کار نمی‌‌کند.

چراغ دوباره کار می‌‌کند.

شوفاژ کار نمی‌‌کند.

شوفاژ درست شده است.

Der Wasserhahn tropft.

شیر آب چکه می‌‌کند.

سوراخِ راهِ آب گرفتگی دارد.

Der Abfluss ist verstopft.

لوله‌ی راه آب گیر کرده است.

ماشین لباس‌شویی خراب شده است.

پنجره بسته نمی‌شود.

خط اینترنت کار نمی‌‌کند.

das Rohr, die Rohre

لوله آب

das Kabel, die Kabel

کابل، سیم برق یا تلفن

der Hausmeister, die Hausmeister

سرایه‌دار (مرد)

die Hausmeisterin, die Hausmeisterinnen

سرایه‌دار (زن)

می‌توانید لطفا این را تعمیر کنید؟


گنجینه واژگان