برگزار شدن، جریان داشتن (جلسه، مصاحبه، ...)
چیزی را بیان کردن
اطلاعات
به کسی پیام رساندن، چیزی را به کسی اطلاع دادن
چیزی / کسی را (با دقت) مشاهده کردن
جلسه گفتوگو
قبول شدن (در امتحان، ...)
با تکیه یا تأکید بیان کردن
از کسی به خاطر چیزی خواهش کردن
درست نشنیدم، چه گفتی / گفتید؟
فوری
موضوع ... است.
رستوران فست فود
سرایهدار (مرد)
سرایهدار (زن)
مؤدبانه، باادبانه
ادب؛ نزاکت
اشارات بدن
برای کسی پیام گذاشتن
چیزی را برشمردن، ابراز کردن
شخصی
آزمون زبان، امتحان زبان
قطع کردن (کار، صحبتِ کسی، ...)
خداحافظی کردن
درخواستِ وصل شدن با کسی یا مقامی را کردن
از تلاش شما سپاسگذارم.
خود را معرفی کردن
پاسخِ تلفنی را دادن