شاغل
کسی را گیر آوردن، پیدا کردن
برایِ (حرف اضافه)
با کسی / چیزی آشنا شدن
رابطه؛ تماس
زندگی
دعوا، مشاجره
دعوا و مشاجره داشتن
دعوا کردن، مشاجره کردن
تحصیل
تقریبا، حدودِ
سفر کردن، مسافرت کردن