چیزی را روی صحنه اجرا کردن
چیزی را ضبط کردن
ظاهر؛ شکل و شمایل
با کسی روبرو شدن، به کسی برخوردن
دلقک (زن)
مستند، فیلم مستند
ساختن، تهیه کردن (ویدیو، فیلم، ...)
مسحور، مجذوب
عرصه فیلم
آواز
حرکتِ بدن؛ ایما و اشاره
حرکات صورت، ایما
کارآموز (مرد)
کارآموز (زن)
چرند، حرف مفت
حال کسی بد شدن
صدا
دستیار صدابرداری (مرد)
دستیار صدابرداری (زن)
چیزی / کسی را تغییر دادن