آفساید
کاملاً
وادادن، تسلیم شدن
مضطرب، هیجانزده
لغو شدن، انجام نگرفتن
بازی در زمین حریف
بلیت ورودی دائمی
جدی، واقعی
تلویزیون
عالی، فوقالعاده
بازی خانگی
خیلی، حسابی
برای من روشن است که ...
(به سرعت) دویدن
شوت کردن، زدن (گل)
تمسخرآمیز
ورزشگاه
بیش از اندازه، حسابی
حسابی
قهرمان جهان (مرد)
قهرمان جهان (زن)
واقعاً، حقیقتاً