پختن (کیک، نان، شیرینی)
چیزی را پاشیدن روی ... (آشپزی)
چیزی را سرخ کردن
تقریبا، حدود
ریختن (آب یا مایعات)
درجه (دما)
سیر (سبزیجات)
کتاب آشپزی
آسان، ساده
مارگارین
کسرول پاستا
فر
فلفل دلمهای
ماهی تابه
فلفل
دستور غذا
خامه
نمک
چیزی را پوست کندن، پوست کردن
چیزی را بریدن؛ خرد کردن
چیزی را ریز کردن، خرد کردن
سخت، دشوار
چیزی را سرو کردن
بودن (به معنای قرار داشتن)
تکه باریک (در آشپزی: به شکل خلال یا نوار)
توفو
هم زدن
حبه؛ مکعب
ادویه زدن
در آخر، در پایان، سر آخر
محتوا، ترکیبات