نگاه کردن (به قصد بررسی)
داروخانه
درمان، معالجه
اتاق معاینه
تا بعد!
بفرمایید!
بیخود، مزخرف
اجازه داشتن
چیزی
خوشحالی چیزی را کردن، مشاقِ چیزی بودن
اصلا
شکسته
همین الان
شربت سرفه
من خیلی درد دارم.
آرام، با صدای کم
نسخه (دارو)
از چیزی / کسی عکسبرداری کردن (پزشکی)
حیف، افسوس
فورا
ساعات ملاقات، ساعات مراجعه
بیش از ...
کارت بیمه خدمات درمانی
مراجعه کردن؛ سر زدن
اتاق انتظار
دندانپزشک (مرد)
دندانپزشک (زن)
نشان دادن، نمایانگر بودن